سوفیاسوفیا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

تقدیم به دخترم سوفیا

فروردین 91

1391/2/21 13:56
نویسنده : اهورا
290 بازدید
اشتراک گذاری

به نام او

سلام دختر بی همتای من

می دونم با هیچ کلامی نمی توانم این همه تاخیرم رو جبران کنم

از اون شروع می کنم دخترم

آخرای اسفند 90 با مامان تصمیم گرفتیم بریم مسافرت 

قرار بر این شد که با ماشین بریم تهران و برای اینکه مصافت زیاد بود شما و مامان هاجر با

پرواز رفتید و چند روز بعد هم من و مامان راهی شدیم.

یک هفته از هم دور بودیم و من و مامان برای دیدنت بی تاب شده بودیم.

صبح زود حرکت کردیم و بعد از ظهر رسیدیم تهران

وقتی رسیدیم خونه مامان هاجر و شما رو دیدیم اول اومدی توی بغل من و یه سیلی محکم

زدی توی صورتم و بعد اومدی تو بغل مامان و مامان رو هم زدی این حرکت رو بارها و بارها

تکرار کردی .شاید هم می خواستی بابات این یک هفته دوری ما رو تنبیه کنی.

وقتی ما رو بخشیدی و تو بغلم اومدی احساس کردم که این تنبیه حقم بود  و این سیلی

یه تلنگری بود که می بایست زودتر به صورتم می خورد.

تو مدت یک هفته ای که تهران بودیم کلی رفتیم برون گشتیم و خوش گذشت و برای 

برگشت من و شما و مامان با هم بودیم و مامان هاجر هم به مدت دو ماه می بایست تهران

می ماند .دوازدهم فروردین صبح حرکت کردیم و غروب رسیدم خونه

دخترکم

وقتی برگشتیم می بایست واکسن یک سال و نیم رو می زدی

خیلی ترسیده بودم .

از هر کسی می پرسیدم می گفتند سخت ترین واکسن همین است .

و من هم قبل از زدن واکسن قطره استامینوفن رو بهت دادم و رفتیم مرکز بهداشت

من و شما و مامان زینت رفتیم و بعد از وزنگیری و قد و دور سر رفتیم برای واکسن

من دیگه تحمل نداشتم و رفتم بیرون از اتاق

وقتی صدای گریه تو رو شنیدم دیگه تحمل نداشتم بیرون باشم و زود امدم داخل  اتاق

وقتی اشک تو رو دیدم دلم لرزید .

دومین واکسنت رو هم زد و من با احتیاط در آغوش گرفتمت و کمی آروم شدی

رفتیم خونه و با تمام نگرانی تمام حرکاتت رو زیر نظر گرفتم که کی تب می کنی یا درد

پاهات شروع می شه.

شما هم که درد رو فراموش کرده بودی اینگار دوپینگ کرده باشی یه دقیقه هم اروم 

نمی گرفتی و در حال دویدن بودی .ما هم هر چهار ساعت قطره ها رو بهت می دادیم

خدا رو صد هزار مرتبه شکر

خدای مهربانم یه بار دیگه محبتش را نثار ما کرد و بدون هیچ گونه درد و تب روز را به شب و

شب رو به روز سپری کردی.

 

 

 

ادامه دارد..................

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)