من و دخترم سوفیا
به نام او
سلام دخترم
من فدای ثانیه به ثانیه زندگیت بشوم که وقتی تو رو کنار خودم حس می کنم آرامشی
بی نهایت زیبا را تجربه می کنم
از وقتی از تهران برگشتی تمام وقتم را در خدمت تو هستم.
خیلی ملوس شدی بابا
با هم کلی بازی می کنیم و شما پایان هر بازی خنده زیبایت را نثار من می کنی
صبح که از خواب بیدار می شی اول کلی ورزشت می دم و بعد شربت ویتامینه را به شما
می دم.و بعد پدر و دختر با هم صبحانه می خورند بعد من ظرفها رو جمع می کنم و عملیات
شستشوی ظرفها شروع می شه.
بعد پوشاک شما رو عوض می کنم و بعد کلی با هم بازی می کنیم.
قبل از نهار شما کمی استراحت می کنی و من فرصت پیدا می کنم به کارهای خونه رسیدگی
کنم.
غذای شما رو که مامان از قبل آماده کرده بود را گرم می کنم و بعد از بیدار شدنت به شما
می دهم تا بشه گوشت بچسبه به تنت.
بعد از نهار با هم کارتون و موسیقی می بینیم و شما هم کمی برای بابا هنر نمائی می کنی.
بعد شما اگر خسته بودی استراحت می کنی و اگر هم سر حال بودی با هم در انتظار آمدن
مامان از سر کار می شیم.
بعد از آمدن مامان دیگه منو تحویل نمی گیری......................................................
دخترکم
وقتی کنارت هستم تمام خستگی از وجودم رها می شود و وقتی دور از تو هستم بی نهایت
شکسته و غمگین می شوم
خیلی دوستت دارم بابا
راستی دخترکم
وقتی مامان هستش و تو دیگه منو تحویل نمی گیری خیلی حسودی می کنم..........